ب. بی نیاز (داریوش)
آیا یک شخصیت تاریخی به نام محمد، آنگونه که قصههای اسلامی میگویند، وجود داشت؟ من با قاطعیت میگویم «نه» وجود نداشت! در این باره چند سال پیش هم دوست و همکارم مزدک بامدادان و هم خودِ من مطالب بسیاری نوشتیم که میتوانید در همین سایت کندوکاو مطالعه کنید.
بنابر داستانهای اسلامی محمد فقط از خدیجه و ماریه قبطیه صاحب فرزند شد. شش تا از فرزندان از خدیجه بود و یکی هم از ماریه. فرزندان از خدیجه عبارت بودند از: چهار دختر یعنی رقیه، زینب، ام کلثوم و فاطمه و دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله؛ و یک پسر از ماریه داشت به نام ابراهیم. جالب اینجاست که هر سه پسر در سن دو سه سالگی میمیرند. البته برخی از داستاننویسان اسلامی نوشتهاند که زینب، ام کلثوم و رقیه دخترخواندههای محمد بودهاند یعنی از شوهر سابق خدیجه بودند؛ فقط و فقط فاطمه دختر پیامبر بود. داستانهای پیرامون محمد و فاطمه تقریباً همان داستانهای مسیحی دربارۀ مسیح و مریم مجدلیه است.
داستانهای اسلامی بر سر این که محمد چند فرزند داشت اختلاف نظر بسیار دارند. از سوی دیگر، طبق داستانهای اسلامی محمد از قوانین اسلام برای ازدواج فراتر رفت و نه با چهار زن بلکه با 13 زن ازدواج کرده است. این که چگونه میشود که از این زنان هیچ فرزندی بجای نمانده خود یک معما است. زیرا «مردانگی/نرینگی» – که هنوز هم در فرهنگ کنونی تثبیت است- با بچهداری گره خورده است. حال چرا هیچکدام از این زنان محمد بچهدار نمیشدند خود یک معما حل نشده است. از سوی دیگر، گویا خدیجه زمانی که با محمد ازدواج کرده بود 40 ساله بود، یعنی سنی که زنان در اقلیم گرم عملاً به یائسگی میرسند [دختران حدود 9/10 سالگی پریود میشوند و زودتر هم یائسه میشوند].
داستانهای تخیلی اسلامی همه بر این هستند که همه چیز را دربارۀ پیامبر اسلام میدانند حتا زمانی که نطفهاش بسته شد. گویا هنگامی که نطفه محمد در رحم آمنه بسته شد جهان آنچنان روشن گردید که برجهای [البته دو سه طبقه] شهر بٌصرا در سوریه در 1400 کیلومتری در مکه دیده شدند!! [سیره محمد ابن هشام]. ولی از سوی دیگر کسی دقیقاً نمیداند که محمد در چه روزی و چه سالی متولد شده است. تولد او را میان 570 تا 575 میلادی تخمین میزنند. حتا روز هجرت نامشخص است و روز مرگش هم معلوم نیست. ولی همه مسلمانان پذیرفتند که در سال 570 میلادی در روز عام الفیل یعنی روزی که ابرهه پادشاه یمن به مکه حمله کرد. ولی ما هم اکنون میدانیم که ابرهه در سال 547 میلادی دیگر در قدرت نبود. ولی باز مسلمانان تأکید میکنند که محمد در روز عامالفیل یعنی روز حمله ابرهه حبشی متولد شده است.
از سوی دیگر در سورۀ احزاب، آیه 40 آمده است: مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٤٠﴾ [محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختمکننده و آخرین پیامبران است؛ و خداوند به همه چیز آگاه است!/ ترجمه مکارم شیرازی]. در ضمن، نخستین بار فنواژه «خاتم النبیین» نه توسط مسلمانان بلکه توسط مانی دست کم 300 سال پیش از اسلام استفاده شد. او خود را تنها پیامبری میدانست که برخلافِ موسا و عیسا خودش کتابهایش را نوشته است.
اگرچه داستانهای اسلامی میگویند که محمد پدرِ قاسم، عبدالله و ابراهیم بوده، ولی قرآن می گوید که محمد پدر هیچ کس از «مردان» نیست. این که در قرآن گفته میشود «محمد» [یعنی ستایش شده که در آن زمان نام دیگری برای عیسا مسیح بوده] پدرِ هیچ کس نیست، در سنتِ مسیحیت تثبیت شده است. زیرا عیسا به عنوان «پسر خدا» در این جهان پدر هیچ کس نیست ولی در عین حال «پدر همه است».
خوشبختانه امروز در عصر اینترنت زندگی میکنیم و میتوانیم بدون واسطه [یعنی بدون خاخامها، کشیشها و آخوندها] این داستانهای تخیلی را مانند قطعات یک ماشین از هم واکنیم و ببینیم که آیا این جزئیات و قطعات به هم میخورند یا نه. به این روش میگویند «روش واسازی» (Dekonstruktionsmethode).